علمی وآموزشی


تصاویر گل های زیبا



مدرسه ی هوشمند چیست ؟


مدرسه هوشمند مدرسه‌اي فيزيكي است و كنترل و مديريت آن، مبتني بر فناوري كامپيوتر و شبكه انجام مي‌گيرد و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است. در چنين مدرسه‌اي يك دانش‌آموز هوشمند، با صرف وقت بر روي موضوعات به شكل مستمر، منابع و قابليتهاي اجرايي خود را توسعه و تغيير مي‌دهد و اين نكته‌اي است كه به مسئولان مدرسه اجازه مي‌دهد تا با توجه به تغييرات به وجود آمده و افزايش سطح اطلاعات دانش‌آموزان، آنها را براي اخذ اطلاعات جديد آماده نمايند.
مدرسه هوشمند مدرسه‌اي است كه جهت ايجاد محيط ياددهي ـ يادگيري و بهبود نظام مديريتي مدرسه و تربيت دانش‌آموزان پژوهنده طراحي شده است.
مدرسه هوشمند مؤسسه آموزشي است كه در جهت فرآيند يادگيري و بهبود مديريت به صورت سيستمي نظام يافته بازسازي شده تا كودكان را براي عصر اطلاعات آماده سازد.
دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش ياددهنده و يادگيرنده را برعهده دارند. در اين مدرسه، برنامه درسي محدودكننده نيست و به دانش‌آموزان اجازه داده مي‌شود از برنامه‌هاي درس خود فراتر گام بردارند. در اين مدرسه روش تدريس براساس دانش‌آموز محوري است. تأكيد بر مهارت فكر كردن و فراهم ساختن محيط ياددهي ـ يادگيري از راهبردها و خط مشيهاي مدرسه هوشمند است. هفت اصل كليدي در مدارس هوشمند عبارتند از:

 1)دانش خلاق

2)استعداد يادگيري

3)توجه به فهم مطالب

4) آموختن با هدف تسلط و انتقال آن

 5) ارزيابي آموخته‌ها به شكل متمركز

6) غلبه بر مشكلات

7) مدرسه به عنوان يك سازمان آموزشي.

در مدارس هوشمند كامپيوتر جايگزين تخته سياه و CD جاي دفتر مشق را مي‌گيرد.

دانش‌آموزان مي‌توانند از طريق اينترنت اطلاعات بسياري را درباره هر موضوع كه بخواهند بدست آورند. در اين سيستم معلم و شاگرد هر دو توليد محتواي الكترونيكي و درس را به صورت CD ارائه مي‌كنند. در اين مدارس آموزش منحصر به معلم نيست و دانش‌آموز نقش اساسي در آموختن مباحث علمي دارد. دبيران با استفاده از محتواي درسي الكترونيكي موجب تفهيم بهتر مطالب درس و صرفه‌جويي در وقت مي‌شوند و دانش‌آموزان هم اين فرصت را دارند كه توانايي و قابليتهاي خود را آشكار و به توليد محتوا بپردازند.
در اين گونه مدارس كسب موفقيت دست‌يافتني است و ميزان آن به تلاش و پيگيري دانش‌آموزان و هدايت صحيح و جهت دار بستگي دارد. در اين روش روح پژوهش و جست‌وجوگري،‌ جايگزين روحيه بي‌هدف دانش‌آموز خواهد شد. در اين روش ركن اصلي براي هرگونه تغيير، تغيير در فكر است و ابزار و امكانات تنها وسيله‌اي براي جامه عمل پوشاندن به افكار هستند.
در مدارس هوشمند معلمان مي‌توانند به جاي اينكه تلاش كنند خودشان پاسخي براي پرسشهاي دانش‌آموزان پيدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسشهايشان را در كامپيوتر پيدا كنند و براي بقيه بازگو كنند.
مدارس هوشمند مدارسي هستند كه مباني توسعه آنها استفاده از فناوريهاي نوين اطلاعات و ارتباطات مي‌باشد و تفاوت آن با مدارس مجازي اين است كه در اين مدارس دانش‌آموزان بايد حضور فيزيكي داشته باشند اما در مدرسه مجازي، دانش‌آموز و معلم مي‌توانند كيلومترها از هم فاصله داشته باشند. معلمان مدارس هوشمند الزامي به متخصص بودن در حوزه IT ندارند بلكه بايد بتوانند از سيستم اين مدرسه مطلع باشند و از امكانات آن خوب استفاده كنند. معلم بايد خوب بداند كه منابع در كجاها وجود دارند كه وقتي دانش‌آموزان سؤالي مطرح كردند آنان را به منابع موردنظر راهنمايي كند.
ارتباط والدين با مدرسه، از طريق كامپيوتر انجام مي‌گيرد و اين امكان را دارند كه با مدير يا معلمان مدرسه ارتباط برقرار كنند و از وضعيت تحصيلي فرزند خود آگاه شوند.
كتابخانه اين مدرسه، يك كتابخانه الكترونيكي است و دانش‌آموز مي‌تواند به صورت Online از آن استفاده نمايد. محيطهاي گفت‌وگو، بحث و پرسش و پاسخ به صورت همزمان و ناهمزمان دراين مدرسه فعال است.
افزايش استفاده ازكامپيوتر در آموزش به يك نياز تبديل شده است.

 ما براي عقب نماندن از قافله جامعه جهاني كه به سرعت نقش رايانه‌ها را در مشاغل گسترش مي‌دهد به سيستم آموزش متناسب اين عصر نيازمنديم. اما از اين موضوع نيز نبايد قافل باشيم كه استفاده از انواع نرم‌افزارها و محتواهاي آموزشي غيراستاندارد مي‌تواند لطمات جبران‌ناپذيري به آموزش وارد و يادگيرندگان را دچار سردرگمي كند.

 براي ايجاد مدرسه هوشمند و يا كلا ورود فناوري اطلاعات به مدارس وزارت آموزش و پرورش بايد به دنبال ايجاد بانكهاي اطلاعاتي قوي و هماهنگ باشد كه بتواند شبكه آموزشي قوي استاندارد را اتخاذ كند تا خدمات محتوايي و آموزشي را به راحتي در دسترس مدرسه قرار دهد. با اميد به اينكه مدارس هوشمند راهي باشد در جهت رشد فكري دانش‌آموزان اين مرز و بوم.






شور  خدايى


استفاده موثر از فناوری در جهان امروز مستلزم آن است که دانش آموزان نقش های جديدی را در فرايند يادگيری بپذيرند . لازم است دانش آموزان جستجو گران اطلاعات باشند , تا بتوانند در مورد ارزش اطلاعات وسیعی که در شبکه جهانی اینترنت برای استفاده آنان موجود است به داوری و ارزشیابی بپردازند . در چنین شرایطی نقش معلم ها نیز از انتقال دانش و معلومات , به تسهیل گر فرایند یادگیری تغییر می یابد .

هر معلمی باید بتواند به دانش آموزان کمک کند تا در گروه های همیار فعالیت اثر بخش داشته باشند.با بیان این شش اصل توجه معلمان کشورمان را به چالش هایی که در تربیت نسل جوان وجود دارد , جلب می کنیم .


۱- دانش آموز به مثابه جستجوگر اطلاعات , هدایتگر و ارزشیاب

 ۲- دانش آموز به مثابه متفکر , نقاد , تحلیل گر و گزینش گر اطلاعات و فناوری مناسب

 ۳- دانش آموز به عنوان تولید کننده دانش با استفاده از منابع و فناوریهای نو

۴- دانش آموز به مثابه پیام رسان اثر بخش با استفاده از فناوریها و رسانه های مناسب متعدد

۵- دانش آموز به عنوان فناور آموزشی

 ۶- دانش آموز به عنوان شهروندی مسئولیت پذیر در عصر فناوری

 
معلمان باید سعی کنند که دانش آموزان اعتماد به نفس, راهبردهای مدیریت اطلاعات و مهارتهای فنی لازم را کسب کنند تا بتوانند در زندگی روزمره و در محیط کار خود ابزارهای فناورانه و ارتباط جمعی را با موفقیت راه اندازی کنند و مورد استفاده قرار دهند.





دانش و زندگی : سواد چيست و باسواد کيست؟

 مرحوم پدر بزرگم مى گفت بچه ها را به مکتب بفرستيد تا باسواد شوند و بتوانند يک سوره قرآن سر قبرمان بخوانند. در نظر آن مرحوم کسى باسواد بود که مى توانست يک سوره قرآن بخواند. عمويم مى گفت بايد بچه ها را بفرستيم باسواد بشوند تا بتوانند نامه اى بخوانند و بنويسند و از حساب و کتاب سر در بياورند. او تصور مى کرد سواد فقط خواندن و نوشتن و حساب و کتاب است.

AWT IMAGE

دايى ام مى گفت بچه ها را بفرستيد مدرسه تا با سواد بشوند، ديپلم بگيرند، کارمند و صاحب منصب بشوند تا يک ژاندارم به ما زورنگويد. او سواد را جواز ورود به دستگاه دولت مى دانست. معلم مدرسه ام مى گفت بچه ها درس بخوانيد و با سواد بشويد تا به دانشگاه راهتان بدهند و در جامعه جايى پيدا کنيد. ايشان با سواد بودن را رفتن به دانشگاه و پيدا کردن جايى در جامعه مى دانستند.

چندى پيش در جلسه اى شرکت داشتم که سواد و باسوادى را بگونه اى ديگر تعريف مى کردند. سخنران يکى از مسوولان برنامه ريزى آموزش و پرورش کشور بود. وى به تازگى در دو کنفرانس بين المللى شرکت کرده بود؛ يکى در ژاپن و ديگرى در مرکز آسيايى يونسکو در تايلند. موضوع و هدف آن کنفرانس ها، بحث و تبادل نظر درباره سواد علمى و راه هاى رسيدن به آن بوده است.

سخنران مى گفت خلاصه بحث کارشناسان بين المللى و مسوولان تعليم و تربيت چندين کشور جهان آن بود که: سواد، آموزش خواندن و نوشتن و حساب کردن نيست. حتى هدف سواد آموزى تربيت پزشکان و مهندسين مجهز به دانش امروز نيست. بلکه هدف والاتر و بالاتر آن، رساندن جامعه به سطح سواد علمى است و سواد علمى يعنى تربيت کودکان و جوانانى آگاه و سازنده که:

  • آمادگى رو به رو شدن با شرايط اجتماعى فردا را داشته باشند.

  • بتوانند مسائل و مشکلات پيچيده جهان فردا را حل کنند؛ مسائلى که امروز بر ما پوشيده اند.

  • خود را عضو موثر و مسوول جامعه بدانند و بتوانند در تصميم گيرى هاى اجتماعى مشارکت فعال داشته باشند.

  • توناييبرقرارى ارتباط با افراد، حفظ محيط زيست، تنظيم جمعيت و صرفه جويى را داشته باشند.

  • مولد علم و فناورى باشند و توانايى تحليل مسائل ناشناخته فردا و خلاقيت لازم را براى حل آنها داشته باشند.

  • حافظ و مروج ارزش هاى اخلاقى و معنوى انسان باشند.

سخنران مى پرسيد آيا فارغ التحصيلان مدارس و دانشگاه هاى ما به اين سواد مجهز اند ؟ آيا مولد علم و فناورى هستند يا مصرف کننده آن؟ آيا محيط زيست را پاک نگه مى دارند؟ آيا در جهان فردا مى توانند مسائل فردى و اجتماعى خود را با خلاقيت حل کنند؟ و آيا به فرمايش مولى على(ع) ما آنان را براى فردا تربيت کرده ايم؟ و با تاسف بسيار مى گفت کارشناسان مى گويند: نه، خير! ما دانش برنامه ريزى و فناورى امروز را فرا نگرفته ايم! چگونه مى توانيم با دانش ديروز انسان فردا را تربيت کنيم؛ فردايى که با مسائل آن آشنا نيستيم.

سخنران که تلاش برنامه ريزان را در جهت آموزش و پرورش نسلى نو به ويژه در چند کشور جهان درک کرده بود مى گفت: ما مسوول و متعهديم که افراد را براى زندگى در جامعه پيچيده امروز و فردا به سواد علمى مجهز کنيم و شاهد توسعه پايدار انسان و جامعه باشيم. بياييد مسئوليت خود را عزيز و محترم بداريم و به دانش امروز مجهز شويم و جامعه آينده را بهتر بسازيم.







گزارش تخلف
بعدی